خلاصه کتاب افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند ( نویسنده توماس کت کارت، دانیل ام کلاین )

کتاب افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند اثری بی نظیر است که مفاهیم پیچیده فلسفی را با زبانی طنزآمیز و لطیفه های جذاب درهم آمیخته تا فلسفه را برای عموم مردم قابل درک و دلنشین سازد. این کتاب به شما نشان می دهد که چگونه می توان ژرف ترین پرسش های هستی را از طریق شوخ طبعی واکاوی کرد.

بسیاری فلسفه را رشته ای خشک، پیچیده و گاه خسته کننده تصور می کنند که تنها برای متخصصان و دانشگاهیان قابل دسترسی است. اما توماس کت کارت و دانیل ام. کلاین، با نگارش کتاب افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند، این تصور رایج را به چالش کشیده اند. این اثر پرفروش نه تنها دریچه ای تازه به دنیای اندیشه های فلسفی می گشاید، بلکه با تلفیق طنز و حکمت، تجربه ای منحصر به فرد از یادگیری را ارائه می دهد. نویسندگان با هوشمندی تمام، مفاهیم عمیق متافیزیک، منطق، معرفت شناسی، اخلاق، اگزیستانسیالیسم و دیگر مکاتب فکری را در قالب لطیفه ها و داستان های کوتاه بیان می کنند که درک آن ها را آسان و جذاب می سازد. در این مقاله، به بررسی جامع مهم ترین ایده های مطرح شده در این کتاب و چرایی محبوبیت آن خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که چگونه می توان فلسفه را نه تنها فهمید، بلکه از آن لذت برد.

چرا افلاطون و پلاتیپوس یک تجربه خواندنی متفاوت است؟

رویکردی که توماس کت کارت و دانیل ام. کلاین در افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند در پیش گرفته اند، این کتاب را از دیگر آثار فلسفی متمایز می کند. آن ها با استفاده از لطیفه ها و شوخی های هوشمندانه، مفاهیم فلسفی را از پیچیدگی آکادمیک خود خارج کرده و به زبانی ساده و قابل دسترس ترجمه می کنند. این شیوه نگارش، فلسفه را از حالتی انتزاعی و دور از ذهن به مبحثی ملموس و قابل فهم تبدیل می کند که حتی خوانندگان بدون پیش زمینه فلسفی نیز می توانند با آن ارتباط برقرار کنند.

هدف اصلی نویسندگان، آنطور که خودشان نیز اذعان داشته اند، شکستن سدهای ذهنی بود که پس از خروج از کلاس های فلسفه دانشگاه هاروارد با آن مواجه شدند. سردرگمی و ابهامی که پس از مواجهه با مباحث پیچیده فلسفی تجربه کردند، انگیزه ای شد تا راهی برای ساده سازی و قابل فهم کردن این دانش برای عموم مردم بیابند. افلاطون و پلاتیپوس دقیقاً همین کار را انجام می دهد؛ آن را به یک تجربه خواندنی جذاب و فراموش نشدنی تبدیل می کند. کتاب نشان می دهد که چگونه می توان با خنده، به عمق فلسفه سفر کرد و از این سفر لذت برد.

لطیفه ها در این کتاب صرفاً برای سرگرمی نیستند؛ آن ها ابزارهای قدرتمندی برای تبیین ایده های پیچیده اند. هر لطیفه به عنوان یک مثال عینی عمل می کند که یک اصل یا تناقض فلسفی را به صورت ملموس نشان می دهد. این رویکرد، فلسفه را به یک بازی فکری جذاب تبدیل می کند که در آن خواننده فعالانه درگیر کشف و درک ایده ها می شود، نه صرفاً دریافت اطلاعات. از این رو، این کتاب نه تنها خوانندگان را با مفاهیم فلسفی آشنا می سازد، بلکه نگرش آن ها را نسبت به این رشته دگرگون می کند و ثابت می کند که فلسفه می تواند هم آموزنده باشد و هم سرگرم کننده.

نگاهی عمیق به مهم ترین مفاهیم فلسفی کتاب

افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند به صورت فصل به فصل یا موضوع به موضوع، به مهم ترین گرایش ها و مسائل فلسفی می پردازد. این کتاب با رویکردی نوآورانه، هر مفهوم را با لطیفه ای آغاز کرده و سپس به تشریح آن می پردازد. این ساختار، یادگیری را تسهیل کرده و مباحث را از حالت خشک و انتزاعی خارج می کند.

مقدمه ای بر لطیفه دوستی و کارکرد فلسفه

بخش ابتدایی کتاب با عنوان مقدمه ای بر لطیفه دوستی آغاز می شود که به خوبی نشان دهنده رویکرد کلی نویسندگان است. لطیفه ها در این کتاب صرفاً ابزاری برای خنده نیستند؛ بلکه نقش اساسی در شکستن سدهای ذهنی و آماده سازی خواننده برای مواجهه با مفاهیم فلسفی دارند. این بخش توضیح می دهد که چگونه لطیفه ها، با ایجاد یک فضای غیررسمی و سرگرم کننده، به خواننده کمک می کنند تا بدون احساس ترس از پیچیدگی، به مباحث جدی وارد شود. رویکرد بنیادین فلسفه، یعنی پرسش گری و کاوش حقیقت، در این بخش به وضوح تبیین می شود. فلسفه ذاتاً به دنبال طرح سوالات بنیادین درباره هستی، دانش، اخلاق و ماهیت واقعیت است، و این کتاب نشان می دهد که این پرسش ها می توانند از طریق یک مسیر غیرمتعارف و طنزآمیز نیز دنبال شوند.

مابعدالطبیعه (Metaphysics): کاوشی در ماهیت هستی

مابعدالطبیعه یکی از قدیمی ترین و بنیادی ترین شاخه های فلسفه است که به بررسی ماهیت واقعیت، هستی و وجود می پردازد. این بخش از کتاب افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند به سوالاتی از قبیل چه چیزی واقعی است؟ یا آیا وجود ما دارای معنایی ذاتی است؟ پاسخ می دهد. نویسندگان با لطیفه های خاص خود، ایده هایی مانند جوهر و عرض، ماهیت اشیا، و مفهوم زمان و مکان را به گونه ای معرفی می کنند که پیچیدگی های این مباحث برای خواننده ملموس تر شود. برای مثال، تمایز ارسطو بین ویژگی های ذاتی و عارضی از طریق لطیفه ای درباره یک شاه ماهی سبز توضیح داده می شود که به وضوح نشان می دهد چگونه می توان ماهیت اصلی یک چیز را از صفات فرعی آن تفکیک کرد. در این مثال، ماهی بودن صفت ذاتی است، اما سبز بودن یا سوت زدن، صفات عارضی ای هستند که با اضافه کردن رنگ یا یک سوت به ماهی به آن داده می شوند، بدون اینکه ماهیت آن را تغییر دهند.

منطق (Logic): هنر تفکر صحیح

منطق، ستون فقرات هر استدلال فلسفی و حتی تفکر روزمره است. این بخش از کتاب به توضیح انواع استدلال ها، مانند استدلال قیاسی و استقرایی، و همچنین شناسایی سفسطه ها و مغالطات می پردازد. نویسندگان با مثال های طنزآمیز، نشان می دهند که چگونه خطاهای رایج در تفکر می توانند منجر به نتایج نادرست شوند و چقدر اهمیت دارد که بتوانیم استدلال های معتبر را از نامعتبر تمییز دهیم. اهمیت منطق نه تنها در فلسفه، بلکه در تصمیم گیری های روزمره، بحث های سیاسی و حتی روابط شخصی، با زبانی ساده و قابل فهم تشریح می شود. این بخش به خواننده ابزارهایی می دهد تا بتواند تفکر نقادانه خود را تقویت کرده و قضاوت های دقیق تری داشته باشد.

معرفت شناسی (Epistemology): درک ماهیت دانش و حقیقت

معرفت شناسی شاخه ای از فلسفه است که به ماهیت دانش، حقیقت، اعتقاد و توجیه می پردازد. این بخش از کتاب، سوالاتی مانند ما چگونه می دانیم؟ و آیا می توانیم به حقیقت دست یابیم؟ را مطرح می کند. بحث اصلی این بخش، محدودیت های حواس ما در درک واقعیت و چگونگی تأثیر ادراک بر دانش ماست.

تمرکز ویژه بر کانت و تجربه گرایی: یکی از نقاط قوت این کتاب، ساده سازی دیدگاه های پیچیده فیلسوفان بزرگی همچون امانوئل کانت است. کانت، فیلسوف آلمانی قرن هجدهم، در واکنش به تجربه گرایان انگلیسی که معتقد بودند تمام دانش ما از طریق حواس به دست می آید و بنابراین همواره نامعلوم و غیرقطعی است، نظریه انقلابی خود را مطرح کرد. تجربه گرایان می گفتند که یک توت فرنگی فقط به واسطه حواس ما (دیدن رنگ قرمز، چشیدن طعم شیرین) درک می شود و ممکن است برای فردی با حواس متفاوت، شیرین نباشد. بنابراین، توت فرنگی فی نفسه چیست؟

کانت در پاسخ به این پرسش، تفکیکی میان دنیای پدیدار (phenomenal world) و دنیای ناپدیدار یا شیء فی نفسه (noumenal world) قائل شد. او استدلال کرد که ما فقط می توانیم دنیای پدیدار را درک کنیم، یعنی همان دنیایی که از طریق حواس و ساختارهای ذهنی ما شکل می گیرد. حقیقت شیء فی نفسه، یا همان ماهیت واقعی اشیا مستقل از ادراک ما، برای همیشه نامعلوم و نادانستنی باقی می ماند. این بدان معناست که ما هیچ گاه نمی توانیم به ذات واقعی یک توت فرنگی پی ببریم؛ هر آنچه از آن می دانیم، تنها جلوه ای است که حواس ما از آن درک می کنند. حتی علم نیز در نهایت تنها به ما می گوید که یک توت فرنگی هنگام بررسی با ابزارهای خاص چگونه به نظر می آید، نه اینکه ماهیت واقعی آن چیست.

به باور کانت، امر فی نفسه برابر با مجهول (x) است و فقط می توانیم به دنیای پدیدار (دنیایی که از طریق حواس قابل درک است) پی ببریم و درکی از دنیای ناپدیدار (دنیای فراحسی) که ورای ظواهر است نداریم. این دیدگاه چارچوب های تفکر فلسفی را به هم ریخت و فلسفه پس از کانت دیگر آن فلسفه سابق نبود.

این تبیین کانت، یک نقطه عطف در تاریخ فلسفه است و کتاب افلاطون و پلاتیپوس با مثال توت فرنگی و توضیحات ساده، پیچیدگی این نظریه را به خوبی برای خواننده قابل فهم می سازد.

فلسفۀ اخلاق (Ethics): راهنمای زندگی درست

فلسفه اخلاق به بررسی مفاهیم خیر و شر، درست و غلط، وظیفه و ارزش می پردازد و به این سوال پاسخ می دهد که چگونه باید زندگی کنیم؟. این بخش از کتاب دیدگاه های مختلفی را درباره اخلاق، از اخلاق فضیلت ارسطویی گرفته تا وظیفه گرایی کانت و نتیجه گرایی جان استوارت میل، معرفی می کند. نویسندگان به معمای تراموا (Trolley Problem) که در دیگر آثار کت کارت نیز به آن پرداخته شده، اشاره می کنند تا چالش های تصمیم گیری اخلاقی را نشان دهند. همچنین، جملات برگزیده و تأثیرگذاری از آیین بودا و تورات، که بر قاعده طلایی آنچه بر خود نمی پسندی، بر دیگری روا مدار تأکید دارند، در این بخش گنجانده شده اند تا نشان دهند که اصول اخلاقی چگونه در فرهنگ ها و زمان های مختلف تکرار می شوند و در عین حال پیچیدگی های منحصر به فرد خود را دارند.

فلسفۀ دین (Philosophy of Religion): پرسش از امر قدسی

فلسفه دین به بررسی مفاهیم مربوط به خدا، ایمان، خرد و معنویت می پردازد. این بخش سوالاتی درباره وجود خدا، ماهیت الوهیت، نقش ایمان در برابر عقل، و معنای رنج و شر در جهان را مطرح می کند. نویسندگان با شوخ طبعی، به ماهیت انتزاعی خدایی که مورد بحث فیلسوفان دین قرار می گیرد، اشاره می کنند؛ خدایی که لزوماً همان خدای مورد پرستش در ادیان رایج نیست، بلکه یک مفهوم فلسفی است که با ابزارهای منطقی و عقلانی بررسی می شود. این بخش به خوانندگان کمک می کند تا پیچیدگی های بحث های مربوط به ایمان و عقل را درک کنند و دیدگاه های مختلف را بسنجند.

اگزیستانسیالیسم (Existentialism): وجود مقدم بر ماهیت

اگزیستانسیالیسم یکی از مکاتب فلسفی تأثیرگذار قرن بیستم است که بر مفاهیم وجود، آزادی، مسئولیت فردی و جستجوی معنا در زندگی تأکید دارد. افلاطون و پلاتیپوس به این مکتب نیز می پردازد و ایده های کلیدی آن را، به ویژه مفهوم وجود مقدم بر ماهیت سارتر، تشریح می کند. این اصل به این معناست که انسان ابتدا وجود می یابد و سپس با انتخاب ها و اعمال خود، ماهیت خود را می سازد. بنابراین، ما مسئول کامل انتخاب هایمان و معنایی که به زندگی خود می دهیم، هستیم. نویسندگان با لطیفه های مناسب، سنگینی این مسئولیت را به زبانی روشن و قابل درک بیان می کنند و نشان می دهند که چگونه اگزیستانسیالیسم به آزادی و انتخاب های فردی ارزش می نهد.

فلسفهٔ زبان (Philosophy of Language): ابزار فهم جهان

فلسفه زبان به بررسی رابطه بین زبان، ذهن، واقعیت و دانش می پردازد. این بخش از کتاب به نقش زبان در تفکر، چگونگی ارتباط ما با یکدیگر از طریق زبان و همچنین محدودیت های زبان در بیان کامل واقعیت اشاره می کند. نویسندگان نشان می دهند که چگونه سوءتفاهم های زبانی می توانند بر درک فلسفی ما تأثیر بگذارند و چرا تحلیل دقیق زبان برای روشن شدن مفاهیم فلسفی ضروری است. این مبحث به اهمیت دقت در واژگان و ساختار جملات برای بیان صحیح ایده ها تأکید می کند و به خواننده دیدگاهی تازه نسبت به ابزاری که روزمره برای ارتباط استفاده می کند، می دهد.

فلسفۀ سیاسی و اجتماعی (Political and Social Philosophy): عدالت و جامعه

این شاخه از فلسفه به بررسی مفاهیم عدالت، قدرت، حقوق، وظایف شهروندی و ساختار ایده آل جامعه می پردازد. افلاطون و پلاتیپوس به جنبه هایی از این مباحث اشاره می کند که نشان می دهد چگونه فلسفه می تواند به درک بهتر روابط انسانی، ساختارهای حکومتی و چالش های اجتماعی کمک کند. اگرچه این بخش ممکن است به اندازه دیگر مباحث گسترده نباشد، اما به خواننده تلنگر می زند که فلسفه محدود به نظریه های انتزاعی نیست و در بطن زندگی اجتماعی و سیاسی ما حضور دارد و به ما در جهت ساختن جامعه ای عادلانه تر کمک می کند.

نسبیت (Relativism): حقیقت ثابت یا متغیر؟

مفهوم نسبیت به این ایده اشاره دارد که حقیقت، اخلاق، یا دانش، لزوماً مطلق نیستند و ممکن است به دیدگاه، فرهنگ یا شرایط خاصی وابسته باشند. این بخش از کتاب به بررسی مفهوم حقیقت نسبی در برابر حقیقت مطلق می پردازد. نویسندگان با مثال ها و لطیفه های خود، به چالش هایی اشاره می کنند که نسبیت گرایی می تواند در فهم ما از واقعیت و اخلاق ایجاد کند. این مبحث به خواننده کمک می کند تا تفاوت دیدگاه ها را درک کرده و بپذیرد که بسیاری از حقایق ممکن است از منظرهای مختلف متفاوت به نظر برسند، بدون آنکه یکی لزوماً بر دیگری ارجحیت داشته باشد. این بخش به پرسش های عمیق تری درباره طبیعت حقیقت و چگونگی دستیابی به آن می پردازد.

فرافلسفه (Metaphilosophy): فلسفه فلسفه

فرافلسفه به خود فلسفه می پردازد؛ یعنی به ذات، روش شناسی، اهداف و محدودیت های فلسفه. این بخش، نگاهی خودبازتابی به این رشته می دهد و از خواننده می خواهد تا درباره چرایی و چگونگی فلسفه ورزی تأمل کند. با پرداختن به این موضوع، نویسندگان عمق و خودآگاهی فلسفه را نشان می دهند و تأکید می کنند که فلسفه نه تنها به دنبال پاسخ به سوالات است، بلکه به خود فرآیند پرسش گری نیز می پردازد. این بخش به خواننده درکی جامع تر از جایگاه و اهمیت فلسفه در میان دیگر علوم و شاخه های معرفت می دهد.

لطیفه چگونه فلسفه را روشن می کند؟ تحلیل و مثال

یکی از درخشان ترین جنبه های افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند، شیوه استادانه نویسندگان در به کارگیری لطیفه ها برای روشن کردن مفاهیم پیچیده فلسفی است. لطیفه ها در این کتاب صرفاً برای خنده نیستند؛ بلکه به عنوان ابزارهای قدرتمند تحلیلی عمل می کنند. آن ها با برجسته کردن تناقضات، ساختارهای استدلالی پنهان، یا حتی پوچی برخی دیدگاه ها، مفاهیم فلسفی را به شکلی ملموس و فراموش نشدنی در ذهن خواننده حک می کنند.

به عنوان مثال، برای تبیین مفهوم ویژگی های ذاتی و عارضی از دیدگاه ارسطو، کتاب از لطیفه معروف ماهی شاه ماهی سبز استفاده می کند:

آبه: سول! اگر توانستی این معما را جواب دهی. آن چیست که سبز است، از دیوار آویزان می شود و سوت می زند؟
سول: چه می دانم.
آبه: شاه ماهی.
سول: ولی شاه ماهی که سبز نیست.
آبه: خب، می توانی با رنگ سبزش کنی.
سول: ولی شاه ماهی که نمی تواند از دیوار آویزان شود.
آبه: یک میخ به شاه ماهی ات که وصل کنی از دیوار هم آویزان می شود.
سول: ولی شاه ماهی که سوت نمی زند.
آبه: خب؟ سوت نمی زند.

این لطیفه به ظاهر ساده، در واقع استدلالی فلسفی را به زیبایی توضیح می دهد. ارسطو معتقد بود که هر چیزی دارای ویژگی های ذاتی (Essential Properties) و عارضی (Accidental Properties) است. ویژگی های ذاتی آن هایی هستند که بدون آن ها، یک چیز دیگر آن چیز نیست؛ مثلاً خردمندی برای انسان ذاتی است. اما ویژگی های عارضی، صفاتی هستند که بدون تغییر ماهیت اصلی، می توانند تغییر کنند؛ مانند رنگ پوست یا حالت مو. در لطیفه شاه ماهی سبز، ماهی بودن خاصیت ذاتی است. سبز بودن، آویزان شدن از دیوار و سوت زدن، همگی ویژگی های عارضی هستند که می توانند به ماهی اضافه یا از آن کسر شوند، بدون اینکه ماهی دیگر ماهی نباشد. حتی اگر ماهی سبز شود یا به دیوار آویزان شود، ماهیت ماهی بودن آن تغییر نمی کند. بخش پایانی لطیفه که سوت نمی زند نیز به وضوح نشان می دهد که برخی ویژگی ها حتی با اضافه کردن ابزار خارجی نیز نمی توانند به ذات یک چیز اضافه شوند.

این مثال نشان می دهد که چگونه شوخ طبعی به عنوان یک پل ارتباطی بین مفاهیم انتزاعی فلسفه و درک روزمره عمل می کند و به خواننده کمک می کند تا پیچیده ترین ایده ها را به سرعت و با لذت درونی کند.

چه کسانی باید این کتاب را بخوانند؟

افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند برای طیف وسیعی از مخاطبان طراحی شده است و می تواند برای هر کسی که به دنبال درک عمیق تر از جهان و جایگاه خود در آن است، ارزشمند باشد. اگر از تصورات رایج درباره فلسفه که آن را خشک و بی روح می داند، خسته شده اید، این کتاب می تواند دریچه ای تازه به روی شما بگشاید. دانشجویان و دانش آموزانی که در پی منابعی برای ساده سازی و درک بهتر مفاهیم فلسفی برای دروس و پروژه های خود هستند، این کتاب را بسیار مفید خواهند یافت. همچنین، خوانندگان کنجکاوی که نام این کتاب پرآوازه را شنیده اند و می خواهند قبل از مطالعه کامل، با محتوا و سبک آن آشنا شوند، قطعاً از این خلاصه بهره خواهند برد. دوست داران طنز و شوخ طبعی نیز که از تلفیق مباحث جدی با لحن طنزآمیز لذت می برند، مخاطب اصلی این کتاب هستند. در نهایت، هر کسی که به دنبال افزایش آگاهی عمومی و کسب اطلاعات درباره فلسفه بدون درگیر شدن با اصطلاحات پیچیده آکادمیک است، از خواندن افلاطون و پلاتیپوس بهره مند خواهد شد. این کتاب یک شروع شیرین و خنده دار در دنیای فلسفه است.

درباره نویسندگان: توماس کت کارت و دانیل ام کلاین

پشت قلم شوخ طبع و دانش عمیق افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند، دو ذهن خلاق و برجسته به نام های توماس کت کارت و دانیل ام کلاین قرار دارند. هر دو از دانش آموختگان رشته فلسفه در دانشگاه معتبر هاروارد هستند، اما مسیرهای شغلی آن ها به گونه ای متفاوت به هم پیوند خورده است.

دانیل ام کلاین، علاوه بر تحصیلات فلسفی، سابقه درخشانی در نویسندگی کمدی دارد. او برای شخصیت های معروفی چون لی لی تاملین و فلیپ ویلسون کمدی نوشته و آثار داستانی و غیرداستانی متعددی در ژانرهای مختلف، از وحشت گرفته تا فلسفه، به چاپ رسانده است. از کتاب های پرفروش او می توان به سفر با اپیکور و هر بار معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند اشاره کرد که همگی نشان دهنده توانایی او در تبدیل مفاهیم پیچیده به محتوای جذاب و قابل فهم هستند.

توماس کت کارت نیز تحصیلات خود را در رشته الهیات تکمیل کرده و این پس زمینه به او دیدگاهی منحصر به فرد در پرداختن به فلسفه دین و اخلاق بخشیده است. او در نگارش کتاب هایی چون هایدگر و اسب آبی از دروازه مروارید می گذرند با دانیل ام کلاین همکاری داشته است. کت کارت همچنین به صورت مستقل به مباحث چالش برانگیز اخلاقی پرداخته است. از جمله آثار برجسته او، کتاب هایی چون مسئله تراموا و آیا آن فرد چاق را از روی پل پایین می اندازی؟ هستند که با نگاهی فلسفی، یکی از معروف ترین و پیچیده ترین معماهای اخلاقی را بررسی می کنند.

ترکیب تخصص فلسفی با استعداد کمدی کلاین و رویکرد عمیق کت کارت به مسائل اخلاقی و الهیاتی، سبب شده است که این دو نویسنده آثاری خلق کنند که نه تنها از نظر علمی معتبرند، بلکه به شدت سرگرم کننده و قابل دسترس برای طیف وسیعی از خوانندگان هستند. هدف آن ها همواره ساده سازی فلسفه بدون قربانی کردن عمق آن بوده است، و افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند بهترین گواه بر موفقیت آن ها در این مسیر است.

جملات برگزیده و تأثیرگذار از کتاب

کتاب افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند سرشار از جملاتی است که هم تأمل برانگیز هستند و هم جوهر مفاهیم فلسفی را در خود دارند. این جملات نشان می دهند که چگونه می توان پیچیده ترین ایده ها را در قالب عباراتی کوتاه و اثرگذار بیان کرد:

• ذات بشر فقط زمانی به نیکی می گراید که با دیگری انجام ندهد آنچه را که بر خود نمی پسندد. (آیین بودا، سدۀ ششم پیش از میلاد)
• هستی مقدم بر ذات است؛ اگر با این جمله موافقید اگزیستانسیالیست هستید و اگر موافق نیستید، هنوز وجود دارید، اما ضرورتاً بیرون آن قرار دارید.
• خدایی که فلسفۀ دین به آن می پردازد، خدایی نیست که اکثرمان می شناسیم. درواقع خدایی است که جنبه ای انتزاعی دارد.
• آنچه را برایت نفرت انگیز است، بر همسایه ات روا مدار. تورات در همین جمله خلاصه می شود. مابقی اش تفسیر این جمله است. آن را بیاموز. (تلمود بابلی)

نتیجه گیری: چرا افلاطون و پلاتیپوس فراتر از یک کتاب فلسفی است؟

کتاب افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند اثباتی بر این مدعاست که فلسفه نیازی به زبانی پیچیده و غیرقابل فهم ندارد تا عمیق و تأثیرگذار باشد. این اثر نه تنها فلسفه را به شیوه ای آموزشی و سرگرم کننده به مخاطب می آموزد، بلکه تجربه ای لذت بخش و قابل تأمل را ارائه می دهد که تا مدت ها پس از خواندن نیز در ذهن باقی می ماند. توماس کت کارت و دانیل ام کلاین با هوشمندی و حس شوخ طبعی کم نظیر خود، نشان داده اند که می توان از طریق لطیفه ها به عمق ژرف ترین پرسش های هستی شناختی، معرفت شناختی، منطقی و اخلاقی دست یافت. آن ها فلسفه را از برج عاج آکادمیک پایین آورده و به کافه ای صمیمی آورده اند که هر کسی می تواند در آن، قهوه ای بنوشد و در کنار افلاطون و یک پلاتیپوس به مباحثی بپردازد که ذهن را به چالش می کشد و روح را نوازش می دهد.

این کتاب صرفاً یک مقدمه بر فلسفه نیست؛ بلکه دعوتی است برای کاوش و اندیشیدن به شیوه‎ای نو. افلاطون و پلاتیپوس یادآور می شود که فلسفه در زندگی روزمره ما جاری است و می توان آن را به شیوه ای سرگرم کننده کاوش کرد. مطالعه این کتاب نه تنها دانش فلسفی شما را افزایش می دهد، بلکه به شما کمک می کند تا با دیدی بازتر به جهان بنگرید و از تفکر نقادانه لذت ببرید. اگر به دنبال تجربه ای متفاوت و عمیق در دنیای فلسفه هستید که هم خنده دار باشد و هم بینش بخش، مطالعه نسخه کامل افلاطون و پلاتیپوس به کافه می روند را به شدت توصیه می کنیم. این کتاب پلی است میان خرد باستان و شوخ طبعی معاصر، که نشان می دهد فلسفه می تواند برای همه باشد.