حکم نشوز زن چیست؟ | راهنمای جامع حقوقی و فقهی

حکم نشوز زن چیست؟ | راهنمای جامع حقوقی و فقهی

حکم نشوز زن چیست

نشوز زن به معنای عدم ایفای وظایف زناشویی بدون دلیل موجه قانونی است که پیامدهای حقوقی متعددی از جمله سقوط حق نفقه را در پی دارد. این مفهوم، یکی از چالش برانگیزترین مسائل در دعاوی خانواده بوده و مستلزم درک دقیق ابعاد حقوقی و قانونی آن است. در ادامه به بررسی جامع این موضوع خواهیم پرداخت.

نهاد خانواده به عنوان رکن اساسی جامعه، در فقه اسلامی و قانون مدنی ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار است و روابط زوجین بر مبنای حقوق و تکالیف متقابل بنا نهاده شده است. هدف از این قواعد، حفظ استحکام خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن است. در این میان، مفهوم «نشوز زن» یکی از اصطلاحات حقوقی است که در صورت بروز، می تواند پیامدهای جدی بر زندگی مشترک و حقوق زوجین داشته باشد. آگاهی دقیق از تعریف، شرایط، آثار و نحوه اثبات نشوز، برای هر دو طرف ازدواج ضروری است تا بتوانند در مواجهه با این وضعیت، اقدامات قانونی صحیح و منطقی اتخاذ کنند. درک این مفاهیم به مردان در پیگیری حقوق خود و به زنان در دفاع از جایگاه قانونی شان کمک شابل می کند.

مفهوم نشوز زن و تعریف حقوقی زن ناشزه

نشوز در لغت به معنای سرکشی، نافرمانی و تمرد است. در اصطلاح حقوقی و فقهی، نشوز زن به امتناع او از ایفای وظایف زناشویی و تکالیفی که به موجب عقد نکاح بر عهده اش قرار گرفته، بدون وجود عذر قانونی موجه اطلاق می شود. زنی که بدون مجوز شرعی و قانونی از تمکین در برابر همسرش خودداری کند، «ناشزه» نامیده می شود.

مبانی قانونی این تکلیف در قانون مدنی ایران به روشنی تبیین شده است. ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی بیان می دارد: همین که نکاح به طور صحت واقع شد، روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود. این ماده بر ایجاد وظایف متقابل تأکید دارد و یکی از مهم ترین این وظایف برای زن، تمکین از همسر است. عدم رعایت این وظایف، به نشوز زن منجر خواهد شد که البته باید شرایط خاصی برای تحقق آن فراهم باشد و به صرف ادعا قابل اثبات نیست.

بررسی تمکین و انواع آن در قانون مدنی

تمکین زن از شوهر، رکن اصلی در روابط زناشویی است و عدم رعایت آن، زمینه ساز نشوز محسوب می شود. تمکین به دو نوع عمده «تمکین عام» و «تمکین خاص» تقسیم می گردد که هر یک جنبه های متفاوتی از روابط زوجین را در بر می گیرد.

تمکین عام چیست؟

تمکین عام به معنای پذیرش ریاست شوهر بر خانواده و تبعیت از او در امور کلی زندگی مشترک است، مگر آنکه خلاف آن ضمن عقد شرط شده باشد. این نوع تمکین شامل موارد زیر می شود:

  • سکونت در منزل مشترک: به موجب ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی، زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکونت نماید، مگر آنکه حق تعیین مسکن به او داده شده باشد یا دلیل موجهی برای عدم سکونت در آن منزل داشته باشد. خروج از منزل مشترک بدون اجازه شوهر و بدون عذر موجه، یکی از مصادیق بارز عدم تمکین عام است.
  • حسن معاشرت: طبق ماده ۱۱۰۳ قانون مدنی، زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند. حسن معاشرت به معنای رفتارهای متعارف و سازنده در زندگی مشترک است که به حفظ آرامش و استحکام خانواده کمک می کند.
  • اذن خروج از منزل: در حالت عادی و بدون شرط ضمن عقد، زن برای خروج از منزل نیاز به اذن شوهر دارد. این مسئله به منظور حفظ بنیان خانواده و اطلاع زوج از محل و وضعیت همسرش در نظر گرفته شده است.
  • ممانعت از شغل منافی با مصلحت خانواده: ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی به مرد اجازه می دهد تا همسر خود را از اشتغال به شغلی که مخالف با مصالح خانوادگی یا حیثیت خود یا زن باشد، منع کند. عدم پذیرش این ممانعت نیز می تواند به عنوان مصداقی از عدم تمکین عام تلقی شود.

تمکین خاص چیست؟

تمکین خاص به معنای ایفای وظایف زناشویی و برقراری روابط متعارف جنسی میان زوجین است. این تکلیف، از جمله ارکان اصلی عقد نکاح محسوب می شود. عدم تمکین خاص زمانی محقق می شود که زن بدون مانع شرعی یا قانونی از انجام این وظیفه خودداری کند. این نوع تمکین، از جمله حساس ترین بخش های زندگی مشترک است که در صورت عدم رعایت، می تواند منجر به بروز اختلافات عمیق و در نهایت، نشوز گردد.

رابطه بین تمکین و نشوز، رابطه ای مستقیم است. هرگونه امتناع زن از انجام تکالیف تمکین عام یا خاص، در صورتی که بدون عذر قانونی موجه باشد، به نشوز زن منجر خواهد شد. لذا، درک دقیق این تکالیف برای جلوگیری از بروز مشکلات حقوقی آتی اهمیت بسزایی دارد.

آثار حقوقی و پیامدهای نشوز زن

نشوز زن، پیامدهای حقوقی مهمی را برای هر دو طرف ازدواج به همراه دارد که عمدتاً بر حقوق مالی و غیرمالی زوجه تأثیر می گذارد. در این بخش به بررسی جزئیات این آثار می پردازیم.

نفقه زن ناشزه

یکی از مهم ترین و مستقیم ترین آثار نشوز زن، سقوط حق او برای دریافت نفقه است. ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی صراحتاً بیان می کند: هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود. این بدان معناست که به محض اثبات نشوز زوجه در دادگاه، مرد دیگر تکلیفی به پرداخت نفقه به او نخواهد داشت.

با این حال، باید توجه داشت که این حکم صرفاً شامل نفقه جاری می شود. نفقه گذشته (معوقه) که زن قبل از تاریخ اثبات نشوز و در زمان تمکین استحقاق دریافت آن را داشته است، به قوت خود باقی می ماند و مرد مکلف به پرداخت آن است. در واقع، اثبات نشوز فقط از تاریخ صدور حکم یا تاریخی که دادگاه نشوز را احراز می کند، حق نفقه آینده را ساقط می نماید.

مهریه زن ناشزه

نشوز زن، تأثیری بر اصل حق مهریه او ندارد. مهریه به محض جاری شدن عقد نکاح، به ملکیت زن در می آید و حتی اگر زن ناشزه باشد، حق او برای مطالبه و دریافت مهریه (حال یا مؤجل) ساقط نمی شود. مواد ۱۰۸۵ و ۱۰۸۶ قانون مدنی این موضوع را تأیید می کنند. ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی به زن باکره حق حبس مهریه را می دهد و ماده ۱۰۸۶ تأکید دارد که حتی پس از استفاده از حق حبس یا تمکین ارادی، اصل حق مهریه ساقط نمی شود. بنابراین، زن ناشزه می تواند مهریه خود را مطالبه کند و مرد مکلف به پرداخت آن است.

ازدواج مجدد مرد با وجود زن ناشزه

یکی از پیامدهای مهم نشوز زن برای مرد، امکان ازدواج مجدد است. بر اساس قانون حمایت خانواده، مرد نمی تواند بدون اجازه دادگاه همسر دوم اختیار کند. اما یکی از موارد استثنایی که به مرد اجازه ازدواج مجدد داده می شود، عدم تمکین زن است. در صورتی که مرد بتواند نشوز همسرش را در دادگاه اثبات کند و دادگاه احراز نماید که زن بدون دلیل موجه از تمکین خودداری می کند و احتمال بازگشت به زندگی مشترک وجود ندارد، می تواند به مرد اجازه ازدواج مجدد بدهد. این فرآیند مستلزم اقامه دعوا و طی مراحل قانونی در دادگاه خانواده است.

تأثیر نشوز بر حق تنصیف اموال و اجرت المثل

نشوز زن می تواند بر برخی حقوق مالی او که در شرایط خاصی به وجود می آیند، تأثیر بگذارد. شرط تنصیف اموال، که معمولاً به صورت چاپی در سند ازدواج درج می شود، به زن این حق را می دهد که در صورت طلاق به درخواست مرد (بدون تخلف زن)، تا نصف اموال به دست آمده در طول زندگی مشترک را از آن خود کند. اگر نشوز زن ثابت شود و مرد به دلیل نشوز زن اقدام به طلاق کند، این شرط ممکن است اجرا نشود یا میزان آن کاهش یابد، زیرا نشوز به نوعی تخلف از وظایف زوجیت محسوب می شود.

همچنین، اجرت المثل ایام زوجیت نیز ممکن است تحت تأثیر نشوز قرار گیرد. اجرت المثل به کارهایی اطلاق می شود که زن در طول زندگی مشترک انجام داده است و قانوناً وظیفه او نبوده است. در صورت نشوز، ممکن است دادگاه در تعیین میزان اجرت المثل، نشوز زن را لحاظ کند و میزان آن را کاهش دهد یا حتی از پرداخت آن صرف نظر کند، زیرا نشوز دلالت بر عدم ایفای وظایف اصلی زناشویی دارد.

نشوز و حق طلاق زن

نشوز زن به خودی خود مانع از حق او برای درخواست طلاق نیست، اما می تواند فرآیند طلاق را برای او دشوارتر کند. زن ناشزه همچنان می تواند طلاق خلع یا مبارات را درخواست کند، به شرط آنکه کراهت از زوج را اثبات کرده و مالی را به مرد بپردازد. در این نوع طلاق، زن با بخشیدن مهریه یا مال دیگری به مرد، خود را از قید زوجیت رها می کند. با این حال، در طلاق های از نوع عسر و حرج یا وکالت در طلاق، نشوز زن ممکن است به عنوان دلیلی برای مرد در مقابل ادعای زن قرار گیرد و از این رو، اثبات عسر و حرج برای زن ناشزه با چالش های بیشتری همراه باشد.

مجازات کیفری نشوز

نشوز زن، یک مفهوم حقوقی و مدنی است و به معنای عدم انجام تکالیف زناشویی است. بر خلاف برخی تصورات رایج، نشوز زن در قانون ایران دارای مجازات کیفری نیست. یعنی زن ناشزه به دلیل نشوز، زندانی نمی شود یا جریمه نقدی نخواهد شد. پیامدهای نشوز صرفاً در حوزه حقوق مدنی و خانواده قرار می گیرد، مانند سقوط حق نفقه و امکان ازدواج مجدد برای مرد. لذا، نشوز در تعریف قانونی جرم محسوب نمی گردد و ابعاد کیفری ندارد.

موارد موجه عدم تمکین (استثنائات نشوز)

قانونگذار در مواردی خاص، امتناع زن از تمکین را موجه دانسته و در این شرایط، زن ناشزه محسوب نمی شود و حق نفقه او نیز ساقط نخواهد شد. شناخت این موارد برای زنان بسیار حیاتی است تا بتوانند از حقوق خود دفاع کنند.

حق حبس زوجه

ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی بیان می دارد: زن می تواند تا وقتی که مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر این که مهر او حال باشد؛ و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود. این حق که به «حق حبس» معروف است، به زن باکره تعلق می گیرد و تا زمانی که مهریه عندالمطالبه خود را دریافت نکرده، می تواند از تمکین (اعم از عام و خاص) خودداری کند و در این مدت، همچنان مستحق نفقه خواهد بود. اما اگر زن یک بار حتی با رضایت، تمکین خاص را انجام دهد، حق حبس او ساقط می شود، هرچند حق مهریه او باقی است.

خوف ضرر جانی، مالی یا شرافتی

یکی دیگر از موارد موجه عدم تمکین، ترس موجه زن از ضررهای جسمانی، مالی یا حیثیتی است. ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی مقرر می دارد: اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی و یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می تواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهده شوهر خواهد بود. اثبات این خوف بر عهده زن است و می تواند با ارائه دلایلی مانند گزارش پزشکی قانونی، شهادت شهود، یا سوابق خشونت و آزار، آن را در دادگاه به اثبات برساند.

بیماری های مسری یا مقاربتی زوج

اگر شوهر به بیماری های مسری یا مقاربتی خطرناکی مبتلا باشد که ادامه روابط زناشویی را برای زن خطرناک سازد، زن می تواند از تمکین خاص خودداری کند. ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی به این موضوع اشاره دارد که زن در این موارد، حق طلاق نیز پیدا می کند، اما حتی بدون درخواست طلاق، عدم تمکین او موجه خواهد بود و حق نفقه او ساقط نمی شود. این مسئله شامل بیماری هایی مانند ایدز، سفلیس و سایر بیماری های واگیردار می شود که تشخیص آن معمولاً با نظر پزشکی قانونی صورت می گیرد.

عدم تهیه مسکن مناسب یا عدم پرداخت نفقه

از جمله وظایف اساسی مرد، تهیه مسکن مناسب و پرداخت نفقه زن است. اگر مرد به این وظایف خود عمل نکند، زن می تواند از تمکین خودداری کند و ناشزه محسوب نخواهد شد. ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی تأکید دارد که زن باید در منزلی سکونت کند که شوهر تعیین می نماید. اما اگر مرد مسکن مناسبی فراهم نکند یا نفقه او را نپردازد، عدم تمکین زن موجه است.

سایر دلایل موجه

علاوه بر موارد فوق، دلایل دیگری نیز وجود دارند که می توانند موجب موجه بودن عدم تمکین زن شوند، از جمله:

  • دوران عادت ماهانه و نفاس: در این دوران ها، زن شرعاً و قانوناً معاف از تمکین خاص است.
  • بارداری: در برخی موارد بارداری که ادامه روابط زناشویی برای سلامت مادر یا جنین خطرناک تشخیص داده شود.
  • بیماری زن: هر بیماری جسمی یا روحی که مانع از تمکین خاص زن شود و توسط پزشک تأیید گردد.
  • عدم توانایی زوج در ایفای وظایف زناشویی: در صورتی که مرد به دلیل ناتوانی جسمی یا جنسی قادر به ایفای وظایف زناشویی نباشد، عدم تمکین زن در این زمینه موجه خواهد بود.

فرآیند اثبات نشوز زن در دادگاه و صدور گواهی نشوز

اثبات نشوز زن یک فرآیند حقوقی دقیق است که باید از طریق دادگاه خانواده پیگیری شود. این فرآیند مراحل مشخصی دارد که زوج باید برای حصول نتیجه، آن ها را به درستی طی کند.

مراحل اولیه و اظهارنامه تمکین

پیش از اقامه دعوا در دادگاه، توصیه می شود که زوج ابتدا اقدام به ارسال اظهارنامه رسمی تمکین به زوجه کند. این اظهارنامه از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ارسال می شود و در آن، مرد از همسرش می خواهد که به منزل مشترک بازگردد و به وظایف زناشویی خود عمل کند. ارسال اظهارنامه، سند رسمی مبنی بر دعوت از زن برای تمکین است و در مراحل بعدی دادرسی، به عنوان مدرک اثباتی مهمی تلقی می گردد. همچنین، مرد باید مقدمات تمکین را فراهم آورد، از جمله تهیه مسکن مناسب و اثاث البیت در شأن همسرش، تا در صورت لزوم بتواند آمادگی خود را برای زندگی مشترک اثبات کند.

ثبت دادخواست الزام به تمکین

در صورتی که اظهارنامه تمکین توسط زن مورد بی توجهی قرار گیرد و او به زندگی مشترک بازنگردد، زوج می تواند از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، دادخواست «الزام به تمکین» را ثبت کند. در این دادخواست، مرد از دادگاه می خواهد که زن را ملزم به ایفای وظایف زناشویی و بازگشت به زندگی مشترک کند. مدارک لازم برای ثبت این دادخواست شامل عقدنامه، شناسنامه، کارت ملی و اظهارنامه تمکین (در صورت ارسال) است.

روند رسیدگی و صدور حکم

پس از ثبت دادخواست، پرونده به شعبه مربوطه در دادگاه خانواده ارجاع و وقت رسیدگی تعیین می شود. در جلسه رسیدگی، زن و مرد یا وکلای آن ها حاضر می شوند و دلایل و مستندات خود را ارائه می دهند. دادگاه تلاش می کند که طرفین را به صلح و سازش دعوت کند و در صورت عدم توافق، ممکن است پرونده را به داوری ارجاع دهد. اگر دادگاه پس از بررسی مدارک و شنیدن اظهارات طرفین، احراز کند که زن بدون دلیل موجه از تمکین خودداری کرده است، حکم به «الزام زوجه به تمکین» صادر خواهد کرد. این حکم باید مراحل تجدیدنظر و فرجام خواهی را طی کرده و قطعیت یابد.

تقاضای صدور گواهی نشوز پس از عدم تمکین

حتی پس از صدور حکم قطعی الزام به تمکین، ممکن است زن همچنان از اجرای حکم سر باز زند. در این مرحله، مرد باید درخواست صدور «اجرائیه» از دادگاه کند. اجرائیه به زوجه ابلاغ می شود و به او مهلت قانونی (معمولاً ۱۰ روزه) داده می شود تا حکم را اجرا کند. اگر زن در مهلت مقرر اقدام به تمکین نکند، مرد باید آمادگی خود را برای تمکین به اثبات برساند. این امر معمولاً با مراجعه مددکار اجتماعی یا کارشناس به منزل مشترک صورت می گیرد تا اطمینان حاصل شود که مسکن و سایر مقدمات زندگی برای بازگشت زن مهیاست. در صورتی که علیرغم فراهم بودن شرایط، زن همچنان تمکین نکند، مرد می تواند از دادگاه «تقاضای صدور گواهی نشوز» کند. دادگاه با بررسی این مستندات، گواهی نشوز زوجه را صادر خواهد کرد.

باید تأکید کرد که دادگاه نمی تواند زن را به زور به منزل شوهر بازگرداند. در واقع، حکم الزام به تمکین ضمانت اجرای فیزیکی ندارد و صرفاً جنبه اعلامی دارد. هدف از این حکم و گواهی نشوز، اثبات عدم تمکین برای استفاده از آثار حقوقی آن مانند سقوط نفقه و امکان ازدواج مجدد مرد است.

دلایل و مستندات اثبات نشوز

برای اثبات نشوز زن، زوج باید دلایل و مدارک کافی به دادگاه ارائه دهد. این دلایل می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • شهادت شهود: شهادت افراد مطلع از عدم تمکین زن، به ویژه در مورد ترک منزل بدون دلیل موجه.
  • اقرار زن: اعتراف خود زن در دادگاه مبنی بر عدم تمکین.
  • گزارشات مددکار یا کارشناس: در مواردی که مددکار اجتماعی یا کارشناس از منزل بازدید کرده و عدم تمکین زن را گزارش کند.
  • اظهارنامه های ارسالی: اظهارنامه تمکین که قبلاً توسط مرد ارسال شده و بی جواب مانده است.
  • معاینه پزشکی: در موارد خاصی که ادعای عدم تمکین خاص مطرح است و نیاز به بررسی پزشکی باشد، اگرچه اثبات آن معمولاً دشوار است.

گواهی نشوز چیست و کاربردهای آن

«گواهی نشوز» یک سند رسمی قضایی است که توسط دادگاه خانواده صادر می شود و مؤید آن است که زن بدون عذر موجه از ایفای وظایف زناشویی خود امتناع کرده و ناشزه محسوب می گردد. این گواهی به معنای اثبات نهایی عدم تمکین زوجه است و آثار حقوقی مهمی را به دنبال دارد.

تفاوت اساسی گواهی نشوز با «حکم الزام به تمکین» در این است که حکم الزام به تمکین، یک دستور قضایی برای زن جهت بازگشت به زندگی مشترک و ایفای وظایف خود است. اما گواهی نشوز پس از صدور حکم الزام به تمکین و عدم اجرای آن توسط زوجه صادر می شود. به عبارت دیگر، گواهی نشوز مرحله نهایی اثبات نشوز است، در حالی که حکم الزام به تمکین، گام اولیه در این مسیر محسوب می شود.

کاربردهای اصلی گواهی نشوز عبارتند از:

  1. سقوط نفقه: مهم ترین کاربرد گواهی نشوز، اثبات رسمی عدم استحقاق زن برای دریافت نفقه است. پس از صدور این گواهی، مرد دیگر تکلیفی به پرداخت نفقه به همسرش نخواهد داشت.
  2. اجازه ازدواج مجدد مرد: در صورتی که مرد قصد ازدواج مجدد داشته باشد، گواهی نشوز زوجه یکی از دلایل و مستندات اصلی است که می تواند به دادگاه ارائه دهد تا اجازه ازدواج مجدد را کسب کند. این گواهی نشان می دهد که همسر اول او به وظایف زناشویی خود عمل نمی کند.
  3. تأثیر در دعاوی طلاق و حقوق مالی دیگر: گواهی نشوز می تواند در سایر دعاوی خانوادگی مانند طلاق (از جمله طلاق از جانب مرد) و همچنین در تعیین تکلیف حقوق مالی مانند اجرت المثل و شرط تنصیف اموال، نقش تأثیرگذاری ایفا کند و موقعیت مرد را تقویت نماید.

نمونه دادخواست ها و درخواست های مرتبط با نشوز

برای درک بهتر فرآیند حقوقی نشوز، در این بخش به نمونه های کاربردی از گواهی و درخواست های مرتبط با آن اشاره می شود. این نمونه ها صرفاً برای اطلاع رسانی هستند و تنظیم دادخواست های حقوقی باید توسط متخصصین انجام گیرد.

نمونه گواهی نشوز زوجه

بسمه تعالی

گواهی نشوز زوجه

شماره پرونده: [شماره پرونده]

شماره دادنامه: [شماره دادنامه]

تاریخ صدور: [تاریخ صدور]

خواهان (زوج): آقای [نام و نام خانوادگی زوج] فرزند [نام پدر زوج]

خوانده (زوجه): خانم [نام و نام خانوادگی زوجه] فرزند [نام پدر زوجه]

موضوع: صدور گواهی نشوز زوجه

گردش کار: در خصوص دادخواست تقدیمی آقای [نام زوج] به خواسته الزام خانم [نام زوجه] به تمکین در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده الزام به تمکین]، این دادگاه پس از رسیدگی های لازم و با توجه به دلایل و مدارک ابرازی، طی دادنامه شماره [شماره دادنامه الزام به تمکین] حکم بر الزام خوانده به تمکین از زوج صادر نموده که این حکم پس از طی مراحل قانونی، قطعیت یافته و اجرائیه آن تحت شماره [شماره اجرائیه] صادر و به خوانده ابلاغ شده است.

نتیجه رسیدگی: با عنایت به عدم اجرای حکم قطعی الزام به تمکین توسط خانم [نام زوجه] علیرغم ابلاغ اجرائیه و فراهم بودن مقدمات تمکین از سوی زوج (طبق گزارش [مثلاً مددکار یا کارشناس یا شهود])، و محرز بودن امتناع ایشان از انجام وظایف زوجیت بدون عذر موجه قانونی، نشوز زوجه برای این دادگاه محرز و مسلم است. لذا، گواهی نشوز خانم [نام زوجه] صادر و اعلام می گردد. این گواهی به منزله عدم استحقاق زوجه به دریافت نفقه از تاریخ [تاریخ احراز نشوز] می باشد و سایر آثار قانونی نشوز نیز بر آن مترتب خواهد بود.

رئیس شعبه [شماره شعبه] دادگاه خانواده [نام شهرستان]

[نام و نام خانوادگی و امضاء قاضی]

نمونه درخواست صدور گواهی نشوز

ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه خانواده [نام شهرستان]

با سلام و عرض ادب

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی زوج] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی]، زوج خانم [نام و نام خانوادگی زوجه] فرزند [نام پدر زوجه] به شماره ملی [شماره ملی زوجه]، در خصوص پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده الزام به تمکین] مطروحه در آن شعبه محترم که منجر به صدور دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه الزام به تمکین] مبنی بر الزام همسرم به تمکین گردیده است.

با توجه به اینکه پس از صدور اجرائیه به شماره [شماره اجرائیه] و ابلاغ آن به محکوم علیه، متأسفانه همسر اینجانب علیرغم گذشت مواعد قانونی و فراهم بودن تمامی مقدمات لازم جهت بازگشت به زندگی مشترک و تمکین (طبق [اشاره به مدرک مثلاً گزارش مددکار یا سایر مستندات])، از اجرای حکم دادگاه خودداری نموده است.

لذا، تقاضای صدور گواهی نشوز زوجه محترماً تقدیم می گردد. خواهشمند است دستورات لازم را در این خصوص مبذول فرمایید.

با تقدیم احترام

[نام و نام خانوادگی زوج]

[امضاء]

[تاریخ]

اهمیت مشاوره و حضور وکیل در دعاوی نشوز

پیچیدگی ها و ظرافت های حقوقی مربوط به نشوز زن، اعم از تعریف دقیق تمکین، موارد موجه عدم تمکین، و فرآیند طولانی و پرچالش اثبات آن در دادگاه، ضرورت حضور وکیل متخصص خانواده را برای هر دو طرف دعوا آشکار می سازد. پرونده های نشوز و تمکین، غالباً با احساسات و اختلافات عمیق خانوادگی در هم تنیده شده و تصمیم گیری های بدون پشتوانه حقوقی می تواند پیامدهای جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد.

برای زوج (مرد)، حضور وکیل می تواند در تنظیم صحیح اظهارنامه تمکین، تدوین دقیق دادخواست الزام به تمکین، جمع آوری مستندات و شهود مورد نیاز، اثبات آمادگی برای فراهم آوردن مقدمات تمکین و در نهایت پیگیری مراحل صدور گواهی نشوز، بسیار یاری گر باشد. وکیل متخصص با آگاهی از رویه های قضایی و استراتژی های دفاعی، می تواند شانس موفقیت موکل خود را به طور چشمگیری افزایش دهد و از اتلاف وقت و منابع جلوگیری کند.

برای زوجه (زن) نیز مشاوره و حضور وکیل حیاتی است. زنی که با ادعای نشوز از سوی همسرش مواجه شده یا قصد عدم تمکین موجه را دارد، نیاز به دفاع حقوقی قوی دارد. وکیل می تواند به زن کمک کند تا دلایل موجه عدم تمکین خود را (مانند خوف ضرر، استفاده از حق حبس، یا بیماری) به درستی اثبات کند. تنظیم لوایح دفاعیه مستدل، حضور فعال در جلسات دادگاه، و راهنمایی زن در مورد حقوق و تکالیفش، از جمله خدمات یک وکیل متخصص است که می تواند از سقوط حق نفقه و سایر حقوق مالی زن جلوگیری کرده یا حداقل عواقب نشوز را برای او به حداقل برساند.

نقش وکیل تنها به حضور در دادگاه محدود نمی شود؛ مشاوره پیش از هر اقدامی، راهنمایی در مورد بهترین تصمیمات حقوقی، و تلاش برای صلح و سازش در صورت امکان، از جمله وظایف مهم وکیل خانواده است. انتخاب یک وکیل باتجربه و متخصص در دعاوی خانوادگی، به معنای سرمایه گذاری برای حفظ حقوق و کاهش آسیب های احتمالی ناشی از اختلافات زناشویی است.

نتیجه گیری

نشوز زن، پدیده ای حقوقی با تعریف مشخص در قانون مدنی ایران است که به معنای عدم تمکین زن از وظایف زناشویی بدون عذر قانونی موجه می باشد. این عدم تمکین می تواند به دو صورت عام (مانند ترک منزل مشترک یا عدم حسن معاشرت) و خاص (امتناع از روابط زناشویی) بروز کند. پیامدهای حقوقی نشوز زن برای طرفین قابل توجه است؛ از جمله مهمترین آن ها می توان به سقوط حق نفقه زن اشاره کرد، در حالی که حق مهریه او همچنان محفوظ می ماند. همچنین، نشوز زن می تواند زمینه ساز درخواست اجازه ازدواج مجدد برای مرد شود و بر حقوقی نظیر تنصیف اموال و اجرت المثل نیز تأثیرگذار باشد.

البته، قانونگذار موارد خاصی را به عنوان دلایل موجه عدم تمکین به رسمیت شناخته است که در این حالت، زن ناشزه محسوب نمی شود و حقوق وی، از جمله نفقه، محفوظ خواهد ماند. حق حبس برای زوجه باکره، خوف ضرر جانی یا مالی، بیماری های مقاربتی زوج، و عدم تهیه مسکن مناسب توسط شوهر، از جمله این موارد استثنائی هستند. فرآیند اثبات نشوز زن در دادگاه شامل مراحل متعددی از جمله ارسال اظهارنامه تمکین، ثبت دادخواست الزام به تمکین، رسیدگی قضایی و در نهایت صدور گواهی نشوز است که همگی نیازمند دقت و ارائه مستندات قانونی است.

با توجه به پیچیدگی های حقوقی و حساسیت های اجتماعی مربوط به دعاوی نشوز، کسب آگاهی حقوقی و مشورت با وکلای متخصص خانواده برای هر دو طرف ازدواج ضروری است. این اقدام می تواند به افراد در اتخاذ تصمیمات صحیح، دفاع مؤثر از حقوق خود و طی کردن مسیر قانونی به بهترین شکل ممکن کمک شایانی کند.