انکار و تردید در اسناد عادی | مبانی، آثار و رویه قضایی

انکار و تردید در اسناد عادی | مبانی، آثار و رویه قضایی

انکار و تردید در اسناد عادی

در نظام حقوقی ایران، انکار و تردید در اسناد عادی سازوکارهای دفاعی حیاتی در برابر ادعای اصالت یک سند محسوب می شوند. این مفاهیم به فرد امکان می دهند تا نسبت به صحت انتساب یک سند عادی به خود یا شخص ثالث ابراز عدم قطعیت کند. اسناد، به عنوان یکی از مهم ترین ادله اثبات دعوا در مراجع قضایی، نقش محوری در تعیین سرنوشت بسیاری از پرونده ها ایفا می کنند. با این حال، اعتبار و اصالت یک سند، به ویژه اسناد عادی که فاقد تشریفات خاص تنظیم اسناد رسمی هستند، همواره محل پرسش و چالش است. در این شرایط، فهم دقیق سازوکارهای قانونی همچون انکار و تردید برای دفاع مؤثر از حقوق حائز اهمیت است. این مقاله با هدف ارائه یک راهنمای جامع و کاربردی، به بررسی ابعاد مختلف مفاهیم انکار و تردید، تفاوت های آن ها با جعل، شرایط و مهلت های قانونی طرح این ادعاها و فرایند رسیدگی قضایی به اصالت اسناد عادی می پردازد تا آگاهی حقوقی لازم را برای مواجهه با این مسائل فراهم آورد.

آشنایی با انواع اسناد: رسمی و عادی

پیش از ورود به بحث انکار و تردید، ضروری است که با ماهیت و تفاوت های بنیادین اسناد رسمی و عادی آشنا شویم. این تمایز، زیربنای فهم صحیح قواعد حاکم بر تعرض به اصالت اسناد است. در حقوق ایران، اسناد از حیث نحوه تنظیم و میزان اعتبار به دو دسته کلی تقسیم می شوند که هر یک آثار حقوقی متفاوتی دارند.

سند رسمی

مطابق ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی، «اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک و یا دفاتر اسناد رسمی یا در نزد سایر مأمورین رسمی در حدود صلاحیت آن ها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشند رسمی است.» این تعریف، سه رکن اساسی برای یک سند رسمی را مشخص می کند:

  1. تنظیم توسط مأمور رسمی: فردی که صلاحیت قانونی برای تنظیم سند را دارد (مانند سردفتر اسناد رسمی، مأمور ثبت احوال).
  2. صلاحیت مأمور: مأمور باید در حدود صلاحیت قانونی خود اقدام به تنظیم سند کرده باشد.
  3. رعایت مقررات قانونی: سند باید با رعایت کلیه تشریفات و قواعد قانونی مربوط به تنظیم آن نوع سند، نگاشته شده باشد.

از جمله مثال های رایج اسناد رسمی می توان به سند مالکیت آپارتمان ها یا زمین ها که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم می شوند، شناسنامه، سند ازدواج و طلاق، و اسناد ثبت شرکت ها اشاره کرد. سند رسمی از اعتبار و قدرت اثباتی بالایی برخوردار است و اصولاً نیازی به اثبات مجدد اصالت آن در دادگاه نیست.

سند عادی

در مقابل سند رسمی، ماده ۱۲۸۶ قانون مدنی بیان می کند: «سند عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد.» این تعریف کلی، شامل اسناد عادی نیز می شود. اسناد عادی، به نوشته هایی اطلاق می شود که فاقد هر یک از شرایط سه گانه مذکور برای سند رسمی باشند. به عبارت دیگر، سندی که توسط مأمور رسمی تنظیم نشده باشد یا مأمور صلاحیت لازم را نداشته باشد یا تشریفات قانونی در تنظیم آن رعایت نشده باشد، یک سند عادی محسوب می شود.

مثال های متعددی از اسناد عادی در معاملات و روابط روزمره افراد وجود دارد. از جمله این موارد می توان به مبایعه نامه های تنظیمی در دفاتر مشاورین املاک، اجاره نامه های دستی، رسیدهای بانکی و عادی، چک و سفته (تا زمانی که به ثبت رسمی نرسیده باشند)، وصیت نامه های دست نویس، قراردادهای مشارکت، و اقرارنامه های خصوصی اشاره کرد. اهمیت این اسناد در دعاوی حقوقی به قدری است که بخش عمده ای از اختلافات قضایی بر اساس آن ها شکل می گیرد.

تفاوت های کلیدی بین سند رسمی و عادی

تفاوت های اصلی میان سند رسمی و عادی را می توان در جدول زیر خلاصه کرد:

ویژگی سند رسمی سند عادی
تشریفات تنظیم مستلزم رعایت دقیق تشریفات قانونی و تنظیم توسط مأمور رسمی در حدود صلاحیت بدون نیاز به تشریفات خاص یا تنظیم توسط مأمور رسمی
قدرت اجرایی اصولاً لازم الاجرا و دارای قدرت اجرایی مستقیم (بدون نیاز به حکم دادگاه برای اجرا) اصولاً لازم الاجرا نیست و برای اجرا نیاز به اثبات اصالت و دریافت حکم دادگاه دارد
قدرت اثباتی اعتبار اثباتی بسیار بالا و معتبر در برابر همگان (کافه الناس) اعتبار اثباتی کمتر و صرفاً در برابر طرفین سند یا قائم مقام قانونی آن ها
نحوه تعرض به اصالت فقط از طریق ادعای جعل می توان به اصالت آن اعتراض کرد می توان از طریق انکار، تردید یا ادعای جعل به اصالت آن اعتراض کرد
مسئولیت اثبات اصالت اصالت آن محرز است و بار اثبات بر عهده مدعی جعل است در صورت انکار یا تردید، بار اثبات اصالت بر عهده ابرازکننده سند است

این تفاوت ها نشان می دهد که نحوه برخورد با یک سند در دادگاه و امکانات دفاعی طرفین دعوا تا حد زیادی به نوع سند (رسمی یا عادی) بستگی دارد. هدف اصلی این مقاله، بررسی سازوکارهای تعرض به اصالت اسناد عادی، یعنی انکار و تردید است.

انکار و تردید به چه معناست؟ (مفهوم شناسی بنیادین)

یکی از مهم ترین دفاعیات شکلی در برابر اسناد عادی ارائه شده در دادگاه، ادعای عدم اصالت سند است. قانون آیین دادرسی مدنی این امکان را به طرفین دعوا می دهد تا در موارد خاصی، نسبت به سند ابرازی توسط طرف مقابل، ادعای انکار یا تردید را مطرح کنند. این ادعاها، اساساً به معنای نپذیرفتن صحت انتساب محتوا، خط، امضا، مهر یا اثر انگشت به شخصی است که سند به او نسبت داده شده است. در ادامه به تفصیل به تعریف هر یک از این مفاهیم می پردازیم.

مفهوم انکار نسبت به سند عادی

مطابق با ماده ۲۱۶ قانون آیین دادرسی مدنی، «کسی که علیه او سند غیر رسمی ابراز شود می تواند خط یا مهر یا امضا و یا اثر انگشت منتسب به خود را انکار نماید و احکام منکر بر او مترتب می گردد اگر سند ابرازی منتسب به شخص او نباشد می تواند تردید کند». بر این اساس، انکار زمانی مطرح می شود که سند عادی ارائه شده توسط یک طرف دعوا، به شخص دیگری (یعنی منکر) نسبت داده شده باشد و منکر، این انتساب را صراحتاً رد کند. در واقع، فرد اعلام می دارد که خط، امضا، مهر یا اثر انگشت موجود در سند، متعلق به او نیست.

چه کسی می تواند ادعای انکار کند؟ ادعای انکار صرفاً توسط طرف دعوا که سند علیه او ارائه شده و سند مستقیماً به او منتسب شده است، قابل طرح است. برای مثال، اگر خواهان یک مبایعه نامه عادی را ارائه کند و ادعا نماید که خوانده آن را امضا کرده است، خوانده می تواند امضای خود را در ذیل مبایعه نامه انکار کند. هدف از انکار، از بین بردن ارزش اثباتی سند ابرازی و خارج کردن آن از عداد دلایل است. این دفاع، نیازمند اثبات توسط منکر نیست، بلکه بار اثبات اصالت سند را بر دوش ارائه دهنده سند قرار می دهد.

بار اثبات در انکار: چه کسی باید اصالت را اثبات کند؟

یکی از مهم ترین و کلیدی ترین آثار حقوقی انکار سند عادی، تغییر بار اثبات است. هنگامی که یک سند عادی مورد انکار قرار می گیرد، شخص منکر (کسی که ادعا می کند امضا، خط یا مهر متعلق به او نیست) هیچ وظیفه ای برای اثبات عدم اصالت سند ندارد. این اصل حقوقی مهم، برگرفته از روح ماده ۲۱۶ قانون آیین دادرسی مدنی است.

پس از اظهار انکار، این وظیفه بر عهده کسی است که سند را ابراز کرده است که اصالت و صحت انتساب آن را به شخص منکر ثابت کند. به عبارت دیگر، ابرازکننده سند باید با ارائه دلایل و مدارک کافی، به دادگاه اثبات کند که خط، امضا، مهر یا اثر انگشت موجود در سند، واقعاً متعلق به فرد منکر است. این دلایل می توانند شامل شهادت شهود، کارشناسی خط و امضا، یا سایر قرائن و امارات باشند. این رویکرد، حمایت از شهروندان در برابر اسناد جعلی یا غیر معتبر را تضمین می کند و از تحمیل بار اثبات منفی (اثبات عدم وجود یک چیز) به منکر جلوگیری می کند.

مفهوم تردید نسبت به سند عادی

در کنار انکار، تردید نیز یکی دیگر از سازوکارهای تعرض به اصالت سند عادی است که در ماده ۲۱۶ قانون آیین دادرسی مدنی به آن اشاره شده است. تردید زمانی مطرح می شود که سند عادی ارائه شده توسط یکی از طرفین دعوا، به شخص ثالثی غیر از طرفین دعوا (مثلاً به متوفی یا غایب) منتسب شده باشد و طرف دعوا که سند علیه او ارائه شده است، نسبت به صحت انتساب آن به شخص ثالث، اظهار عدم اطمینان کند.

چه کسی می تواند ادعای تردید کند؟ این ادعا توسط طرف دعوا که سند علیه او ارائه شده، اما سند منتسب به او نیست بلکه به شخص ثالثی نسبت داده شده است، قابل طرح است. رایج ترین مثال در این خصوص، زمانی است که وراث یک متوفی در دادگاه با سندی مواجه می شوند که خواهان مدعی است متوفی (مورث وراث) آن را امضا کرده است. در این حالت، وراث که شناخت قطعی از خط یا امضای متوفی ندارند و نمی توانند آن را انکار کنند، می توانند نسبت به اصالت آن تردید نمایند.

هدف از تردید، مشابه انکار، خارج کردن سند از عداد دلایل اثباتی است. با این تفاوت که در تردید، شخص ادعاکننده نمی تواند با قطعیت بگوید سند جعلی است یا متعلق به فرد منتسب الیه نیست، بلکه صرفاً از انتساب آن اظهار عدم اطمینان می کند.

بار اثبات در تردید: مسئولیت اثبات بر عهده کیست؟

مسئولیت اثبات اصالت سند در صورت ادعای تردید، کاملاً مشابه وضعیت انکار است. یعنی، هنگامی که نسبت به یک سند عادی ادعای تردید مطرح می شود، شخص اظهارکننده تردید هیچ وظیفه ای برای اثبات عدم اصالت آن ندارد. بلکه بار اثبات اصالت سند بر عهده کسی است که سند را ابراز کرده است.

ابرازکننده سند باید با دلایل و مدارک معتبر، به دادگاه ثابت کند که خط، امضا، مهر یا اثر انگشت موجود در سند، واقعاً متعلق به شخص ثالثی است که سند به او منتسب شده است. این موضوع به خصوص در پرونده هایی که涉及到 وراث یا نمایندگان قانونی اشخاص غایب است، اهمیت فراوانی پیدا می کند، زیرا آن ها معمولاً در موقعیتی نیستند که بتوانند اصالت یا عدم اصالت خط و امضای مورث یا موکل خود را با قطعیت تأیید یا رد کنند. این قاعده، یک تضمین حقوقی برای حفظ حقوق افرادی است که شناخت کافی از اسناد منتسب به شخص ثالث ندارند.

تفاوت های کلیدی: انکار، تردید و جعل

در نظام حقوقی ایران، سه مکانیسم اصلی برای اعتراض به اعتبار و اصالت یک سند وجود دارد: انکار، تردید و جعل. اگرچه هر سه به نوعی اعتبار یک سند را به چالش می کشند، اما تفاوت های بنیادین در ماهیت، شرایط طرح، نوع سند مورد اعتراض و بار اثبات دارند که درک صحیح آن ها برای هر گونه اقدام حقوقی ضروری است.

مقایسه انکار و تردید

انکار و تردید دو مفهوم نزدیک به هم در تعرض به اصالت اسناد عادی هستند که تفاوت اصلی آن ها در شخص منتسب الیه و میزان قطعیت ادعا است:

  • شخص منتسب الیه:
    • انکار: زمانی مطرح می شود که سند عادی به شخص خود منکر (طرف دعوا) نسبت داده شده باشد. فرد با قاطعیت اعلام می کند که سند یا اجزای آن (خط، امضا، مهر، اثر انگشت) به او تعلق ندارد.
    • تردید: زمانی مطرح می شود که سند عادی به شخص ثالثی (که طرف دعوا نیست) منتسب شده باشد. فرد اظهارکننده تردید نمی تواند با قاطعیت انتساب را رد کند، بلکه صرفاً نسبت به صحت آن اظهار عدم اطمینان می کند. مانند وراث که نسبت به امضای مورث خود تردید می کنند.
  • ماهیت ادعا:
    • انکار: رد صریح و قاطع انتساب.
    • تردید: نپذیرفتن انتساب به دلیل عدم اطلاع و عدم قطعیت.
  • نوع سند:
    • هر دو (انکار و تردید) تنها در مورد اسناد عادی قابل طرح هستند و نسبت به اسناد رسمی کاربرد ندارند.
  • بار اثبات:
    • در هر دو مورد، بار اثبات اصالت سند بر عهده ابرازکننده سند است و نه منکر یا اظهارکننده تردید.

تفاوت انکار و تردید با ادعای جعل

جعل مفهوم گسترده تری نسبت به انکار و تردید دارد و تفاوت های ماهوی و شکلی قابل توجهی با آن ها دارد:

  • ماهیت عمل:
    • انکار و تردید: یک دفاع حقوقی هستند که صرفاً به عدم انتساب سند به شخص (یا عدم اطمینان از انتساب) اشاره دارند و فرض بر این است که سند به خودی خود ممکن است حقیقی باشد اما به نادرست به کسی نسبت داده شده.
    • جعل: یک عمل مجرمانه است که به معنای تغییر آگاهانه و غیرقانونی در یک سند (اعم از رسمی یا عادی) با هدف فریب و اضرار به غیر است. در جعل، هدف، خلق یک سند کاملاً دروغین یا تغییر محتوای سند واقعی به گونه ای است که حقی را از کسی سلب یا به دیگری اعطا کند.
  • نوع سند:
    • انکار و تردید: فقط در مورد اسناد عادی مطرح می شوند.
    • جعل: هم در مورد اسناد رسمی و هم در مورد اسناد عادی قابل ادعا است.
  • بار اثبات:
    • انکار و تردید: بار اثبات اصالت سند بر عهده ابرازکننده سند است.
    • جعل: (برخلاف انکار و تردید) بار اثبات ادعای جعل بر عهده مدعی جعل است. ماده ۲۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی بر این اصل تأکید دارد که ادعای جعلیت باید با ذکر دلیل اقامه شود.
  • آثار حقوقی:
    • انکار و تردید: در صورت عدم اثبات اصالت سند، سند از عداد دلایل خارج می شود و ارزش اثباتی خود را از دست می دهد.
    • جعل: علاوه بر آثار حقوقی (خارج شدن سند از عداد دلایل)، می تواند موجب تعقیب کیفری جاعل نیز شود و مجازات های پیش بینی شده در قانون مجازات اسلامی را در پی داشته باشد.

جدول مقایسه ای جامع: انکار، تردید، جعل

جدول زیر به صورت خلاصه، تفاوت های کلیدی این سه مفهوم را نشان می دهد:

ویژگی انکار تردید جعل
نوع سند عادی عادی عادی و رسمی
مدعی خودِ منتسب الیه (طرف دعوا) طرف دعوا نسبت به انتساب به شخص ثالث هر کسی که متضرر از جعل باشد
بار اثبات بر عهده ابرازکننده سند بر عهده ابرازکننده سند بر عهده مدعی جعل
ماهیت ادعا دفاع حقوقی (رد انتساب به خود) دفاع حقوقی (عدم اطمینان از انتساب به ثالث) دفاع حقوقی و اتهام کیفری (تغییر عامدانه و غیرقانونی سند)
هدف ادعا خروج سند از دلایل خروج سند از دلایل خروج سند از دلایل و تعقیب کیفری جاعل

درک این تفاوت ها برای انتخاب بهترین استراتژی دفاعی در مواجهه با اسناد در دادگاه، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

مطابق ماده ۲۱۶ قانون آیین دادرسی مدنی، انکار و تردید صرفاً در مورد اسناد عادی قابل طرح هستند، در حالی که ادعای جعل هم نسبت به اسناد عادی و هم اسناد رسمی کاربرد دارد و بار اثبات آن بر عهده مدعی است.

مهلت و شرایط طرح انکار و تردید

برای اینکه ادعای انکار یا تردید نسبت به یک سند عادی در دادگاه معتبر و قابل رسیدگی باشد، لازم است که در مهلت های قانونی مقرر و با رعایت شرایط شکلی خاصی مطرح شود. عدم رعایت این موارد می تواند به معنای پذیرش ضمنی اصالت سند تلقی شده و فرصت دفاع را از دست دهد.

مهلت قانونی (ماده ۲۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی)

قانون آیین دادرسی مدنی برای طرح ادعای انکار یا تردید، مهلت مشخصی را تعیین کرده است. مطابق ماده ۲۱۷ این قانون، «اظهار تردید یا انکار نسبت به دلایل و اسناد ارائه شده حتی الامکان باید تا اولین جلسه دادرسی به عمل آید و چنانچه در جلسه دادرسی منکر شود و یا نسبت به صحت و سقم آن سکوت نماید حسب مورد آثار انکار و سکوت بر او مترتب خواهد شد.»

این ماده تأکید می کند که اولین جلسه دادرسی، مهلت اصلی برای طرح این ادعاهاست. منظور از اولین جلسه دادرسی، جلسه ای است که طرفین برای نخستین بار در دادگاه حاضر می شوند و امکان دفاع و ارائه مدارک برایشان فراهم است. البته، باید توجه داشت که این مهلت «حتی الامکان» است، به این معنی که اگر دلایل موجهی برای عدم طرح در اولین جلسه وجود داشته باشد، دادگاه می تواند به ادعای خارج از مهلت نیز رسیدگی کند، اما این موضوع استثناء است و اصل بر رعایت مهلت است.

استثنائات مهلت قانونی:

  • رأی غیابی و مرحله واخواهی: در مواردی که رأی دادگاه بدون دفاع خوانده (به صورت غیابی) صادر می شود، خوانده می تواند ضمن واخواهی از آن رأی، ادعای انکار یا تردید خود را نیز نسبت به اسناد ارائه شده مطرح کند. مهلت اظهار انکار یا تردید در مرحله واخواهی نیز تا اولین جلسه واخواهی است.
  • مدارک جدید در مرحله واخواهی: اگر در مرحله واخواهی، مدارک جدیدی توسط طرف مقابل ابراز شود، مهلت اظهار تردید یا انکار نسبت به آن ها نیز تا اولین جلسه دادرسی (واخواهی) خواهد بود.

عدم طرح انکار یا تردید در مهلت های قانونی، می تواند به منزله پذیرش صحت و اصالت سند تلقی شود و بعدها امکان تعرض به آن را دشوار یا ناممکن سازد.

نحوه و شرایط اظهار انکار یا تردید

صرف اطلاع از مهلت قانونی برای طرح انکار و تردید کافی نیست؛ بلکه نحوه صحیح و شرایط شکلی اظهار آن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است:

  • شفاهی یا کتبی بودن: ادعای انکار یا تردید می تواند به صورت شفاهی در جلسه دادگاه مطرح و در صورتجلسه قید شود، یا به صورت کتبی (در لایحه دفاعیه) به دادگاه ارائه گردد. در هر دو صورت، لزوم ثبت و قید در صورتجلسه دادگاه حیاتی است تا دادگاه بتواند به آن رسیدگی کند.
  • لزوم صراحت در اظهار: اظهار انکار یا تردید باید کاملاً صریح و بدون ابهام باشد. استفاده از عبارات کلی یا دوپهلو، ممکن است از سوی دادگاه به عنوان عدم طرح صحیح تلقی شود. مثلاً، صرف گفتن «این سند را قبول ندارم» ممکن است کافی نباشد، بلکه باید مشخص شود که آیا انکار می شود (متعلق به خودم نیست) یا تردید (نمی دانم متعلق به شخص ثالث هست یا خیر).
  • سکوت در برابر سند: معادل پذیرش اصالت: یکی از مهم ترین نکات در این بخش، آثار حقوقی سکوت است. اگر طرف دعوا در برابر سند عادی ارائه شده توسط طرف مقابل، در مهلت قانونی (اولین جلسه دادرسی) سکوت کند و هیچ گونه اظهارنظر صریح مبنی بر انکار یا تردید ننماید، دادگاه این سکوت را معادل پذیرش اصالت سند تلقی خواهد کرد. این قاعده، اهمیت هوشیاری و اقدام به موقع در دعاوی حقوقی را به وضوح نشان می دهد، زیرا یک سکوت ساده می تواند سند را از یک مدرک قابل چالش به یک دلیل اثباتی قطعی تبدیل کند.

بنابراین، برای هر شخص درگیر در یک دعوای حقوقی، آگاهی از این شرایط و مهلت ها برای حفظ حقوق خود در برابر اسناد عادی، بسیار ضروری است.

فرآیند رسیدگی دادگاه و آثار حقوقی انکار و تردید

پس از طرح ادعای انکار یا تردید نسبت به یک سند عادی در دادگاه، فرآیند حقوقی خاصی برای رسیدگی به این ادعا و تعیین تکلیف اصالت سند آغاز می شود. این فرآیند، دارای مراحل و آثار حقوقی متفاوتی است که شناخت آن ها برای طرفین دعوا حائز اهمیت است.

استرداد سند توسط ارائه دهنده (ماده ۲۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی)

هنگامی که نسبت به یک سند عادی ادعای انکار یا تردید مطرح می شود، ماده ۲۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی به ابرازکننده سند این اختیار را می دهد که سند خود را مسترد کند. یعنی، طرفی که سند را در دادگاه ارائه کرده بود، می تواند از استناد به آن سند منصرف شود و آن را پس بگیرد.

آثار استرداد سند:

  • خروج سند از عداد دلایل: در صورت استرداد سند، آن سند دیگر به عنوان دلیل اثبات دعوا در پرونده محسوب نخواهد شد و دادگاه بر اساس آن رأی صادر نمی کند.
  • عدم دلالت بر بطلان یا عدم اصالت: نکته مهم این است که استرداد سند توسط ابرازکننده، دلیل بر بطلان سند یا عدم اصالت آن نخواهد بود. به این معنا که استرداد سند تنها به این مفهوم است که ابرازکننده دیگر قصد ندارد از آن سند به عنوان دلیل در این پرونده خاص استفاده کند و ممکن است دلایل دیگری برای اثبات ادعای خود داشته باشد. این سند می تواند در پرونده های دیگر یا در شرایط دیگر، همچنان معتبر تلقی شود. در این حالت، دادگاه به سایر اسناد و دلایل موجود در پرونده رجوع کرده و بر اساس آن ها تصمیم گیری می نماید.

عدم استرداد و رسیدگی به اصالت سند

چنانچه ابرازکننده سند، سند خود را پس نگیرد و بر استناد به آن پافشاری کند، و سند نیز در اثبات دعوا مؤثر باشد، دادگاه مکلف است به اعتبار و اصالت آن سند رسیدگی کند. این رسیدگی، معمولاً با اقدامات کارشناسی و جمع آوری دلایل تکمیلی انجام می شود.

  • ارجاع به کارشناسی خط و امضا: رایج ترین و تخصصی ترین شیوه رسیدگی به اصالت سند در مواجهه با انکار و تردید، ارجاع به کارشناس رسمی دادگستری در رشته خط و امضا است. کارشناس با بررسی دقیق سند مورد اعتراض، آن را با نمونه های مسلم الصدور خط، امضا، مهر یا اثر انگشت منتسب الیه (شخص منکر یا شخص ثالث مورد تردید) مقایسه می کند. وظیفه کارشناس، تشخیص اصالت یا عدم اصالت است و نتیجه کارشناسی، یکی از مهم ترین دلایل برای تصمیم گیری دادگاه خواهد بود.
  • بررسی مدارک و مستندات دیگر برای تطبیق: برای اینکه کارشناسی خط و امضا به درستی انجام شود، ابرازکننده سند باید نمونه های معتبر و مسلم الصدور از خط، امضا یا مهر منتسب الیه را به دادگاه ارائه دهد. این نمونه ها می توانند شامل اسناد رسمی دیگر، نامه های اداری، قراردادهای غیرقابل انکار، یا هر نوشته ای باشند که اصالت انتساب آن به فرد مورد نظر قطعی و مسلم باشد. اهمیت وجود این مدارک برای کارشناس حیاتی است.
  • تعهد ابرازکننده به ارائه اصل سند: در صورتی که ابرازکننده سند از ارائه اصل سند به دادگاه یا کارشناس خودداری کند، دادگاه می تواند سند را از عداد دلایل خارج نماید. این اقدام تضمین می کند که رسیدگی به اصالت سند بر مبنای اصل و نه کپی انجام شود.

نتایج رسیدگی به اصالت سند

پس از طی مراحل رسیدگی و بررسی های لازم، دادگاه بر اساس نظر کارشناس و سایر قرائن و امارات، یکی از نتایج زیر را اعلام می کند:

  • اثبات اصالت سند: اگر دادگاه بر اساس دلایل ارائه شده (مانند نظریه کارشناس) به این نتیجه برسد که سند اصالت دارد و خط، امضا، مهر یا اثر انگشت آن واقعاً متعلق به شخص منتسب الیه است، سند مزبور معتبر شناخته شده و در دعوا مورد استفاده قرار می گیرد و به عنوان دلیل اثباتی قاطع تلقی می شود. در این صورت، ادعای انکار یا تردید رد خواهد شد.
  • عدم اثبات اصالت سند: اگر دادگاه به این نتیجه برسد که اصالت سند ثابت نشده است، یعنی ابرازکننده سند نتوانسته اصالت آن را اثبات کند (مثلاً نظر کارشناس مبنی بر عدم اصالت باشد یا دلایل کافی برای اثبات اصالت وجود نداشته باشد)، سند از عداد دلایل ابرازکننده خارج خواهد شد و دادگاه نمی تواند بر اساس آن رأی صادر کند. در این حالت، ادعای انکار یا تردید پذیرفته شده است.
  • کشف جعل در خلال رسیدگی به انکار/تردید: گاهی اوقات در حین رسیدگی به ادعای انکار یا تردید، ممکن است دادگاه به این نتیجه برسد که سند صرفاً فاقد اصالت نیست، بلکه به صورت عامدانه و غیرقانونی جعل شده است. در چنین شرایطی، دادگاه وظیفه دارد که موضوع را به دادسرای صالح ارجاع دهد تا نسبت به جرم جعل، تحقیقات کیفری لازم صورت گیرد و در صورت لزوم، جاعل مورد تعقیب و مجازات قرار گیرد. این امر نشان می دهد که رسیدگی حقوقی به اصالت سند می تواند زمینه ساز کشف جرائم کیفری نیز باشد.

نکات کاربردی و توصیه های حقوقی

مواجهه با ادعای انکار و تردید در اسناد عادی یا نیاز به طرح این دفاعیات، می تواند پیچیدگی های حقوقی زیادی داشته باشد. برای اتخاذ بهترین تصمیم و حفظ حقوق خود، رعایت نکات کاربردی و توصیه های حقوقی زیر ضروری است:

  • ضرورت مشاوره با وکیل متخصص پیش از هر اقدام: مسائل مربوط به اصالت اسناد، از جمله انکار و تردید، دارای ابعاد فنی و حقوقی ظریفی هستند. کوچک ترین اشتباه در نحوه طرح ادعا یا عدم رعایت مهلت های قانونی می تواند به از دست رفتن حق دفاع منجر شود. از این رو، مشاوره با وکیل متخصص در امور اسناد و دعاوی حقوقی، قبل از هر گونه اقدام در دادگاه، اکیداً توصیه می شود. یک وکیل مجرب می تواند شما را در شناسایی بهترین استراتژی دفاعی و رعایت کلیه نکات قانونی یاری رساند.
  • اهمیت جمع آوری مدارک تطبیقی (نمونه امضا، دست خط، مهر): چه در مقام ابرازکننده سند باشید و چه در مقام منکر یا اظهارکننده تردید، وجود مدارک تطبیقی معتبر و مسلم الصدور حیاتی است. ابرازکننده سند برای اثبات اصالت و منکر یا اظهارکننده تردید برای دفاع مؤثر خود، نیازمند ارائه نمونه های کافی و باکیفیت از خط، امضا، مهر یا اثر انگشت منتسب الیه هستند. این نمونه ها می توانند شامل اسناد رسمی (مانند گذرنامه، شناسنامه، سند مالکیت)، قراردادهای گذشته، نامه های اداری، چک های بانکی، و هر نوشته ای باشند که اصالت آن مورد تردید نباشد و به راحتی بتوان آن را به فرد مورد نظر نسبت داد. جمع آوری این مدارک باید از همان ابتدا و به صورت مستند انجام گیرد.
  • نقش حیاتی مهلت در طرح انکار و تردید: همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، ماده ۲۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت اولین جلسه دادرسی را برای طرح انکار یا تردید تعیین کرده است. این مهلت بسیار مهم است و کوتاهی در رعایت آن می تواند به معنای پذیرش اصالت سند تلقی شود. بنابراین، طرفین دعوا باید بلافاصله پس از آگاهی از ابراز سند عادی توسط طرف مقابل، با هوشیاری و فوریت نسبت به بررسی آن و در صورت لزوم، طرح ادعای انکار یا تردید اقدام نمایند.
  • تاکید بر صراحت در اظهار انکار یا تردید: هنگام طرح ادعای انکار یا تردید، صراحت و وضوح در بیان بسیار مهم است. از عبارات کلی، مبهم و دوپهلو پرهیز کنید. به وضوح مشخص کنید که آیا سند را انکار می کنید (یعنی متعلق به خودتان نمی دانید) یا تردید دارید (یعنی نمی دانید متعلق به شخص ثالث هست یا خیر). این صراحت کمک می کند که دادگاه دقیقاً بداند چه دفاعی مطرح شده است و بر اساس آن، روند رسیدگی را آغاز کند.
  • آثار سکوت و عدم اقدام: سکوت در برابر سند عادی ابرازی توسط طرف مقابل در اولین جلسه دادرسی، به منزله پذیرش ضمنی اصالت آن سند تلقی می شود. این قاعده، بار دیگر بر لزوم هوشیاری و اقدام به موقع تأکید می کند. اگر نسبت به سندی ابهامی دارید یا به اصالت آن مشکوک هستید، هرگز سکوت نکنید و حتماً ادعای حقوقی متناسب (انکار یا تردید) را مطرح نمایید.

در مواجهه با اسناد عادی در دادگاه، رعایت مهلت قانونی برای طرح انکار یا تردید و جمع آوری نمونه های تطبیقی معتبر، از ارکان اصلی دفاع مؤثر محسوب می شود و مشاوره با وکیل متخصص، این فرآیند را تسهیل می بخشد.

نتیجه گیری

انکار و تردید در اسناد عادی، دو ابزار حقوقی قدرتمند و حیاتی در نظام دادرسی مدنی ایران هستند که به اشخاص این امکان را می دهند تا در برابر اسنادی که اعتبار یا انتساب آن ها محل تردید است، از حقوق خود دفاع کنند. فهم دقیق این مفاهیم، تفاوت های آن ها با ادعای جعل، و آگاهی از شرایط و مهلت های قانونی طرح آن ها، برای هر فردی که درگیر دعاوی حقوقی است، ضروری است.

همانطور که بررسی شد، انکار نسبت به سندی است که مستقیماً به خودِ شخص منکر نسبت داده شده، در حالی که تردید مربوط به اسنادی است که به شخص ثالثی منتسب شده اند. در هر دو حالت، بار اثبات اصالت سند بر عهده ابرازکننده آن است. این امر، حمایت از شهروندان در برابر اسناد غیرمعتبر را تضمین می کند. در مقابل، ادعای جعل، که هم در مورد اسناد عادی و هم رسمی کاربرد دارد، یک اتهام جدی تر است و بار اثبات آن بر عهده مدعی جعل خواهد بود.

پیچیدگی های فرآیند رسیدگی قضایی به اصالت اسناد، از جمله نقش کارشناسان خط و امضا و اهمیت جمع آوری مدارک تطبیقی، نشان می دهد که این موضوع نیازمند دقت، آگاهی و اقدام به موقع است. سکوت یا تأخیر در طرح این دفاعیات می تواند به منزله پذیرش اصالت سند تلقی شده و فرصت دفاع را برای همیشه از بین ببرد. بنابراین، در هر شرایطی که با سند عادی مواجه شدید و نسبت به اصالت یا انتساب آن تردید دارید، توصیه می شود که بلافاصله با وکلای متخصص در این زمینه مشورت نمایید. این اقدام، می تواند شما را در اتخاذ بهترین تصمیم حقوقی و دفاع مؤثر از حقوق خود یاری رساند و از بروز خسارات جبران ناپذیر جلوگیری کند.